رسانه اینترنتی بست مووی

سریالی با مضامین جنگ، نزاع مذهبی و جنگ قدرت که زندگی و خانواده ها را از هم می پاشد.

Set against a backdrop of war, religious strife and power struggles which tears lives and families apart.

دانش‌آموز دبیرستانی، سایتو هوجو، قرار است شرکت بزرگ پدربزرگش را به ارث ببرد. اما اول باید با آکانه ساکوراموری، دختری که از همه بیشتر از او متنفر است و او هم به همان اندازه از او بیزار است، ازدواج کند. آن‌ها مصمم هستند ازدواج غیرمنتظره‌ی خود را از هم‌کلاسی‌هایشان پنهان نگه دارند. اما با شروع زندگی مشترک، فاصله‌ی بین آن‌ها کم‌کم کاهش می‌یابد.

Two high school students hide their arranged marriage as their mutual hatred slowly turns into something softer.

تایکی، دانشجوی سال سوم، به باشگاه بدمینتون می‌پیوندد. با وجود اینکه همیشه زود بیدار می‌شود، بازیکن ستاره و علاقه‌اش، چیناتسو، همیشه قبل از او می‌رسد. با زندگی غیرمنتظره زیر یک سقف، تایکی تلاش می‌کند تا برای تحت‌تأثیر قرار دادن چیناتسو به مسابقات ملی برسد.

Third-year student Taiki joins badminton club. Despite being an early riser, star player Chinatsu, his crush, arrives first. Living together unexpectedly, Taiki strives to reach Nationals to impress Chinatsu.

ی جه‌ یون، سربازی است که به‌تازگی وارد خدمت شده و احساس نگرانی از آینده دارد. نامزد او، کانگ یونگ‌ جو، یک کارمند تازه‌کار است که در دوران دانشگاه به “الهه مهندسی” معروف بود. با شیوع ویروسی که انسان‌ها را به زامبی تبدیل می‌کند، آن‌ها تلاش می‌کنند در خیابان‌های خطرناک سئول که پر از زامبی‌هاست، به هم برسند.

A soldier faces a zombie outbreak during military service. His girlfriend, an engineer, navigates zombie-ridden Seoul. Both fight through the undead-infested city, striving to reunite amid the chaos.

در سال 1995، لیئا فورمن برای گذراندن تابستان نزد پدربزرگ و مادربزرگش می‌رود و با نسل جدیدی از جوانان در شهر پوینت پلیس، ویسکانسین آشنا می‌شود، در حالی که تحت نظر کیتی و نگاه سخت‌گیرانه رد است.

Now it's 1995, Leia Forman is visiting her grandparents for the summer where she bonds with a new generation of Point Place, WI, kids under the watchful eye of Kitty and the stern glare of Red.

دونگ جین، به خاطر می‌جونگ که از کودکی به او علاقه داشت و به “جادوگر” معروف بود، رشته آمار را انتخاب کرد. همیشه اتفاقات عجیب و غریبی در اطراف می‌جونگ رخ می‌داد، مثلا تمام پسرهایی که به او علاقه داشتند یا می‌مردند یا دچار حادثه می‌شدند. 10 سال پس از فارغ‌التحصیلی، دونگ جین تلاش می‌کند ثابت کند که حوادث ناخوشایند اطراف می‌جونگ تقصیر خودش نیست…

Park Mi Jeong, became a translator because of her excellent English skills. Despite her beauty, she led a solitary life, earning the nickname "witch" as men fell in love with her mysterious charm.

داستانی از عشق و رازهایی که در ایستگاه فضایی روایت می‌شود؛ جایی که گونگ ریونگ، توریست فضایی و متخصص زنان با انگیزه‌ای پنهان، فرمانده ایو کیم را ملاقات می‌کند؛ فرمانده‌ای که به قوانین سخت‌گیرانه پایبند است و اولین مأموریت خود را انجام می‌دهد. در کنار آن‌ها کانگ گانگ سو، دانشمند بی‌خیالی که به کاوش در فضا پرداخته، و چوی گو یون، نامزد گونگ ریونگ و وارث توانمند بزرگ‌ترین گروه صنعتی کره حضور دارند.

A space station romantic comedy between space tourists and astronauts.

کامیلا یک پروفایل سکسی در اپلیکیشن دوستیابی آنلاین Spice ایجاد می کند و به دنبال مرد رویاهایش می گردد. اما رویاهای او به سرعت به کابوس تبدیل می شوند و کامیلا در نهایت به شبکه ای از سکس، دروغ و فریب می افتد.

Camila creates a sexy profile on the online dating app Spice looking for the man of her dreams. But her dreams quickly turn into nightmares, and Camila ends up falling into a web of sex, lies, and deception.

کاوایی مونا یک دختر خیلی زیباست؛ اون از همه نظر بی‌نقصه و خودش هم اینو می‌دونه. توی مدرسه، دخترها و پسرها همه عاشقن و اونم کم کم به این واکنش‌ها عادت می‌کنه. تا زمانی که با یه پسر به نام کورویوا مداکا که تحت تاثیر زیباییش قرار نگرفته روبه‌رو میشه. مونا سعی می‌کنه باهاش حرف بزنه و حتی رفتارهای بامزه انجام بده تا دلشو آب کنه، ولی اخم روی صورت مداکا از بین نمیره. مونا که راهی براش باقی نمونده، از آخرین سلاحش استفاده می‌کنه: جذابیت فیزیکی بدنش. کارهای اون بقیه پسرها رو عاشق و دلباخته می‌کنه ولی کورویوا برخلاف بقیه هیچ واکنشی نشون نمیده. مونا نمی‌دونه تنها دلیلی که کورویوا به زانو درنیامده، اینه که اون برای راهب شدن آموزش می‌بینه و نباید تسلیم خواسته‌های دنیوی بشه. مونا که برای اغوا کردن کورویوا تلاش می‌کنه، متوجه نیست که رفتار جوانمردانه‌ی کورویوا، ممکنه باعث ایجاد علاقه‌اش به او‌ن بشه...

Mona Kawai is used to winning hearts, but Medaka Kuroiwa refuses to fall for her in this new rom-com!.

پرنسس هوری برای ازدواج به سن می رسد. او کاخ سلطنتی را ترک می کند تا یک شوهر را به تنهایی پیدا کند. چوی هوان ، در لیست بالقوه شوهر هویاری ، یک بازرگان ثروتمند و یک بازیگر خوش تیپ است. چوی هوان یک راز را پنهان می کند.

Princess Hwari reaches the age to marry. She leaves the royal palace to find a husband on her own. Choi Hwan, on Hwari's potential husband list, is a wealthy merchant and a handsome playboy. Choi Hwan hides a secret.