رسانه اینترنتی بیست موویز

داستان دو کودک که به دنبال پدر خود می گردند.علاقه شدید آن دو به پدر آنها را به مرزهای بین کودکی و نوجوانی می برد...

Bent on finding their anonymous father, a mythical figure tarnished by uncertainty, innocent eleven-year-old Voula and her wide-eyed five-year-old brother Alexandros summon up the courage to run away from home. As the inexperienced companions embark on a long, peril-laden quest to reunite with the long-lost parent in far-off Germany--against the backdrop of bustling railway stations and the grey, rain-soaked winter landscapes of the harsh Greek province--the face of reality, sometimes heart-warming and sometimes utterly appalling, begins to take shape. Now, on their way to the Promised Land, friendly Orestis seems eager to lend a helping hand and offer shelter; however, can the siblings trust him? But the unprotected travellers are running out of luck and hope. Is this journey to the unknown nothing but a wild goose chase?

«فرانک دوکس» (وان دام) از اردوگاه آموزشی «آژانس اطلاعات دفاعی» فرار می کند و به هنگ کنگ می رود تا در یک مسابقه ی مخفی ورزش های رزمی شرکت کند…

لینکلن کانتی نیو مکزیکو. دامداری انگلیسی به نام «جان تانستال» (استامپ) گروهی جوان فراری و بی خانمان را برای کار استخدام می کند. تازه ترین فرد استخدام شده، هفت تیرکش کله شقی به نام «بیلی بانی» (استه وز) است که به خوبی با بقیه کارکنان کنار می آید و پس از کشته شدن «تانستال» یک دارو دسته ی یاغی را تشکیل می دهد.

A group of young gunmen, led by Billy the Kid, become deputies to avenge the murder of the rancher who became their benefactor. But when Billy takes their authority too far, they become the hunted.

انفجار بمبی در شهر توکیو سال ۱۹۸۸ باعث نابودی کامل شهر و شروع جنگ جهانی سوم می‌شود. ۳۱ سال بعد شهر جدیدی به نام نئو ـ توکیو تاسیس می‌گردد. یکی از اعضای باند گانگستری موتورسواران بنام تتسو، پس از تصادف با یک نوجوان توسط نیروهای پلیس دستگیر می‌شود. در مرکز پلیس دانشمندان پی به نیروی تله پاتیک در تِتسو می شوند و تصمیم می گیرند از او به برای یافتن منبع نیروی فوق العاده مخربی به نام آکیرا که باعث تخریب شهر توکیو اصلی نیز شده است استفاده کنند...

انفجار بمبی در شهر توکیو سال ۱۹۸۸ باعث نابودی کامل شهر و شروع جنگ جهانی سوم می‌شود. ۳۱ سال بعد شهر جدیدی به نام نئو ـ توکیو تاسیس می‌گردد. یکی از اعضای باند گانگستری موتورسواران بنام تتسو، پس از تصادف با یک نوجوان توسط نیروهای پلیس دستگیر می‌شود. در مرکز پلیس دانشمندان پی به نیروی تله پاتیک در تِتسو می شوند و تصمیم می گیرند از او به برای یافتن منبع نیروی فوق العاده مخربی به نام آکیرا که باعث تخریب شهر توکیو اصلی نیز شده است استفاده کنند...

یک پسر جوان و خواهر کوچکش در جنگ جهانی دوم در ژاپن برای زنده ماندن تلاش می کنند.

A young boy and his little sister struggle to survive in Japan during World War II.

یک"قصاب گوشت اسب" به دلیل درگیری با مردی که قصد گول زدن دختر بیمارش را داشت, مدتی زندانی می شود. او که می خواهد زندگی جدیدی را آغاز کند دخترش را به یک موسسه می فرستد و به همراه معشوقه خود راهی حومه شهر می شود. اما....

A horse butcher's life and mind begin to break down as he lashes out against various factions of society while attempting to reconnect with his estranged daughter.

ده سال پس از کشتار بزرگ اول "مایکل میرز" به هوش می آید و به "هادونفیلد" باز می گردد تا خواهرزاده هفت ساله خود را در هالووین به قتل برساند. آیا دکتر "لومیس" می تواند او را متوقف کند ؟

Ten years after his original massacre, the invalid Michael Myers awakens on Halloween Eve and returns to Haddonfield to kill his seven-year-old niece. Can Dr. Loomis stop him?

فرمانده لسارد، رهبر آکادمی پلیس، برای دریافت جایزه ای به فلوریدا می رود. از طرفی کاپیتان هریس که به دنبال موقعیت شغلی لسارد است وارد شهر می شود و

The Police Academy's commandant will be honored at a police convention in Miami Beach. At the airport he picks a wrong bag with stolen diamonds. The "owners" want them back.

وقتی دو دختر برای نزدیک شدن به مادر بیمارشان به کشور می روند، با ارواح جنگلی شگفت انگیزی که در آن نزدیکی زندگی می کنند، ماجراجویی می کنند.

When two girls move to the country to be near their ailing mother, they have adventures with the wondrous forest spirits who live nearby.

آنها بدون اینکه ما بدانیم بر تصمیمات ما تأثیر می گذارند. آنها حواس ما را بی حس می کنند بدون اینکه ما آن را احساس کنیم. آنها زندگی ما را کنترل می کنند بدون اینکه ما متوجه شویم. آنها زندگی میکنند.

They influence our decisions without us knowing it. They numb our senses without us feeling it. They control our lives without us realizing it. They live.