رسانه اینترنتی بیست موویز

جوگورو کوباتو که روزگاری به دلیل یک فعالیت کسر به نام "کار خرد" تجربه تلخی داشت، مصمم بود که به یک شهروند خالص و فروتن تبدیل شود. او مخفیانه با همکلاسی خود یوکی اوسا وارد یک "رابطه متقابل" شد...

Jôgorô Kobato, who once had a bitter experience due to a deduction activity called "wisdom work", was determined to become a pure and humble citizen. He secretly entered into a "reciprocal relationship" with his classmate Yuki Osa...

زمانی که دخترش رابین پس از یک تصادف مرگبار به طور معجزه آسایی زنده می شود، کلر بسیار خوشحال می شود. اما وقتی کلر متوجه تغییراتی در دخترش می‌شود، آسودگی او به وحشت تبدیل می‌شود و گمان می‌کند که چیزی تاریک او را از لبه پرتگاه به دنبال خود آورده است...

Claire is overjoyed when her daughter Robin is miraculously revived after a fatal accident. But her relief turns to dread as Claire notices changes in her daughter, suspecting something dark has followed her back from the brink of...

زمانی که دخترش رابین پس از یک تصادف مرگبار به طور معجزه آسایی زنده می شود، کلر بسیار خوشحال می شود. اما وقتی کلر متوجه تغییراتی در دخترش می‌شود، آسودگی او به وحشت تبدیل می‌شود و گمان می‌کند که چیزی تاریک او را از لبه پرتگاه به دنبال خود آورده است...

Claire is overjoyed when her daughter Robin is miraculously revived after a fatal accident. But her relief turns to dread as Claire notices changes in her daughter, suspecting something dark has followed her back from the brink of...

زمانی که دخترش رابین پس از یک تصادف مرگبار به طور معجزه آسایی زنده می شود، کلر بسیار خوشحال می شود. اما وقتی کلر متوجه تغییراتی در دخترش می‌شود، آسودگی او به وحشت تبدیل می‌شود و گمان می‌کند که چیزی تاریک او را از لبه پرتگاه به دنبال خود آورده است...

Claire is overjoyed when her daughter Robin is miraculously revived after a fatal accident. But her relief turns to dread as Claire notices changes in her daughter, suspecting something dark has followed her back from the brink of...

وینر یک جوان ناسازگار باهوش از تگزاس است که در حین خدمت در نیروی هوایی ایالات متحده و کار به عنوان پیمانکار NSA، اخلاق خود را به چالش می کشد.

Winner is a brilliant young misfit from Texas who finds her morals challenged while serving in the U.S. Air Force and working as an NSA contractor.

وینر یک جوان ناسازگار باهوش از تگزاس است که در حین خدمت در نیروی هوایی ایالات متحده و کار به عنوان پیمانکار NSA، اخلاق خود را به چالش می کشد.

Winner is a brilliant young misfit from Texas who finds her morals challenged while serving in the U.S. Air Force and working as an NSA contractor.

وینر یک جوان ناسازگار باهوش از تگزاس است که در حین خدمت در نیروی هوایی ایالات متحده و کار به عنوان پیمانکار NSA، اخلاق خود را به چالش می کشد.

Winner is a brilliant young misfit from Texas who finds her morals challenged while serving in the U.S. Air Force and working as an NSA contractor.

توماس با اعلام پایان جهان، همسر و دخترش را رها می‌کند تا زمانی که آخرالزمان اتفاق نیفتد، توبه کند.

Tomás abandons his wife and daughter when the end of the world is announced, only to repent when the apocalypse fails to happen.

تاکوما یک مرد مجرد است که هیچ کاری به جز کار کردن و به خانه رفتن نمی کند. او که بسیار خسته است که بخواهد کار های خانه اش را انجام دهد، تصمیم می گیرد تا یک ربات بگیرد تا آن ربات آشپزی و کار های خانه را انجام بدهد. "مینا چان" یک خدمتکار خانه دار بسیار خوب هست، تا حدی که تاکوما به شوخی می گوید که مینا باید همسر او شود. اما مینا این شوخی تاکوما را جدی می گیرد، و به مرور زمان و به آرامی رابطه این دو نفر نزدیک تر می شود و کار های بیشتری با یکدیگر می کنند، از جمله با یکدیگر بیرون به پیک نیک رفتن. با گذر زمان، تاکوما به آرامی شروع به پیدا کردن احساسات به مینا می کند، اما آیا اصلاً امکان پذیر است که یک انسان و یک ربات با یکدیگر رابطه ای عاشقانه و برابر داشته باشند؟

Tacoma is a single man who does nothing but work and go home. He is too tired to do his housework, so he decides to get a robot to do the cooking and housework. Mina-chan is a very good housekeeper, so much so that Takuma jokes that Mina should be his wife. But Mina takes Takuma's joke seriously, and over time the two slowly grow closer and do more things together, including going out on picnics together. As time passes, Takuma slowly begins to develop feelings for Mina, but is it even possible for a human and a robot to have a romantic and equal relationship?

تاکوما یک مرد مجرد است که هیچ کاری به جز کار کردن و به خانه رفتن نمی کند. او که بسیار خسته است که بخواهد کار های خانه اش را انجام دهد، تصمیم می گیرد تا یک ربات بگیرد تا آن ربات آشپزی و کار های خانه را انجام بدهد. "مینا چان" یک خدمتکار خانه دار بسیار خوب هست، تا حدی که تاکوما به شوخی می گوید که مینا باید همسر او شود. اما مینا این شوخی تاکوما را جدی می گیرد، و به مرور زمان و به آرامی رابطه این دو نفر نزدیک تر می شود و کار های بیشتری با یکدیگر می کنند، از جمله با یکدیگر بیرون به پیک نیک رفتن. با گذر زمان، تاکوما به آرامی شروع به پیدا کردن احساسات به مینا می کند، اما آیا اصلاً امکان پذیر است که یک انسان و یک ربات با یکدیگر رابطه ای عاشقانه و برابر داشته باشند؟

Tacoma is a single man who does nothing but work and go home. He is too tired to do his housework, so he decides to get a robot to do the cooking and housework. Mina-chan is a very good housekeeper, so much so that Takuma jokes that Mina should be his wife. But Mina takes Takuma's joke seriously, and over time the two slowly grow closer and do more things together, including going out on picnics together. As time passes, Takuma slowly begins to develop feelings for Mina, but is it even possible for a human and a robot to have a romantic and equal relationship?