رسانه اینترنتی بیست موویز

داستان خانواده ای در کالیفرنیای جنوبی که سبک زندگی شان غرق در فعالیت های جنایتکارانه شده است.

Centers on a Southern California family, whose excessive lifestyle is fueled by their criminal activities.

هایاس ناگاتورو تمایل دارد اوقات فراغتش را صرف انجام یک کار کند و آن کار سر به سر سنپای گذاشتن است. پس از اینکه ناگاتورو و دوستانش بر روی نقاشی های این هنرمند مشتاق قفلی زدند، کردند ، از قلدری بی رحمانه خود لذت بردند ...

High schooler Hayase Nagatoro loves to spend her free time doing one thing, and that is to bully her Senpai. After Nagatoro and her friends stumble upon the aspiring artist's drawings, they find enjoyment in mercilessly bullying t...

نگاهی عمیق و موشکافانه به چگونگی کمک یک روانشناس و تحلیگر جنایی برای ردگیری تروریست و بمب گذار معروفی به نام تد کاژینسکی...

An in-depth look at how an FBI profiler helped track down the terrorist Ted Kaczynski, the Unabomber.

داستانی پر تعلیق که حول این سوال اصلی متمرکز می شود: "برای اینکه ما بتوانیم روان پریشان را تحت کنترل خود قرار دهیم، باید چه کنیم؟"

Jung Ba-Reum is a rookie police officer. He is an honest person and tries to attain justice. After Ba-Reum faces a psychopath murderer, who places the entire nation in fear, his life is totally changed.

بک سو جونگ، لیدر تیم برنامه‌ریزی یک فروشگاه بزرگ، در کار خود سخت‌کوش و موفق است. او پس از 16 سال، بان جو یون، مدیر جدید و جانشین فروشگاه را ملاقات می‌کند. آن‌ها در نوجوانی از طریق یک بازی آنلاین با هم آشنا شده بودند. در آن زمان بان جو یون عاشق بک سو جونگ بود، اما وقتی احساساتش را بیان کرد، توسط او رد شد. حالا، آن‌ها در محیط کار با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شوند.

Baek Su Jeong leads a planning team at a renowned department store. She meets her new boss, Ban Ju Yeon, her first love from an online game 16 years ago, stirring up memories of when he confessed his feelings but she rejected him.

مدیر شبانه هتلی در قاهره برای نفوذ به حلقه داخلی یک دلال اسلحه استخدام می شود.

The night manager of a Cairo hotel is recruited to infiltrate an arms dealer's inner circle.

خانواده ای مورد حمله شیاطین قرار می گیرند و تنها دو عضو زنده می مانند - تانجیرو و خواهرش نزوکو که به آرامی در حال تبدیل شدن به یک شیطان است. تانجیرو تصمیم می گیرد تا تبدیل به یک قاتل شیطان شود تا انتقام خانواده اش را بگیرد و خواهرش را درمان کند.

A family is attacked by demons and only two members survive - Tanjiro and his sister Nezuko, who is turning into a demon slowly. Tanjiro sets out to become a demon slayer to avenge his family and cure his sister.

یک لرد سامورایی که مجروح شده، با 48 شیطانی که در معبد زندانی هستند برای فرمانروایی تمام دنیا معامله می کند.شیاطین برای انجام این کار از او درخواست 48 قسمت از بدن فرزندش که هنوز به دنیا نیامده را می کنند. پس از تولد بچه، مادرش او را در سبد می گذارد و در رودخانه رها می گند ...

Daigo Kagemitsu, who works for a Samurai general in Japan's Warring States period, promises to offer body parts of his unborn baby to 48 demons in exchange for complete domination of the country. When the baby boy is born, Daigo has him thrown into a river, expecting the boy to die. A kind sage, however, finds him and adopts him. The sage fits out his poor son with prosthetics. Time goes by and the baby grows into a boy who calls himself Hyakkimaru. Every time Hyakkimaru eliminates a demon, he retrieves one of his body parts. Hyakkimaru rescues a boy thief named Dororo from a band of men whom the young boy tried to rob. Together they travel the countryside in search of the demons who possess Hyakkimaru's parts. Throughout their travels, they face a host of monsters and ghosts.

کریسمس سال ۱۹۵۴ ، راشل آرگی، یک ثروتمند بشر دوست ، در املاک خانوادگی خود به قتل میرسد و جک آرگی، پسر موردعلاقه اش برای قتل او بازداشت میشود . او به شدت خود را بیگناه میداند و …

Christmas 1954. Wealthy philanthropist Rachel Argyll is murdered at her family estate Sunny Point. Her adopted son Jack Argyll is arrested for her murder. He vehemently protests his innocence.

داستان انیمه در مورد تیم بسکتبال شامل “کاگامی” و “کورکو” و سایر یارانشان که تیم “ورپال سوردز” را تشکیل می دهند و می بایست در یک بازی سخت از تیم “جابرووک” انتقام بگیرند، چرا که “جابرووک” تیم های ژاپنی را مسخره کرده و زمان انتقام برای یاران “کاگامی” فرا رسیده است.

The Teiko Middle School Basketball Team. The school that produced three perfect seasons in a row, with five once-in-a generation players, called "The Generation of Miracles." There was another player who all of them respected... A legendary 6th player. An up-and-coming power player, Taiga Kagami, is just back from America. When he comes to Seirin High School, he meets the super-ordinary boy, Tetsuya Kuroko. Kagami is shocked to find that Kuroko isn't good at basketball, in fact, he's bad! And he's so plain that he's impossible to see. But Kuroko's plainness lets him pass the ball around without the other team noticing him, and he's none other than the sixth member of the Miracle Generation. Kuroko makes a pact with Kagami to defeat the other members of the Miracle Generation, who have all played basketball at other schools. A battle of light (Kagami) and shadow (Kuroko) begins!