رسانه اینترنتی بیست موویز

جونگ وو از یک خلبان موفق و محبوب یک روز صبح به بیکار شدن تبدیل می شود. با این حال، او پس از به دست آوردن تصادفی هویت تازه شسته شده، موفق می شود شغل جدیدی پیدا کند.

Jung Woo goes from being a successful, popular pilot to being unemployed one morning. However, he succeeds in getting a new job after accidentally taking on a newly laundered identity.

بعد از وقوع اتفاق‌هایی غیر منتظره، گروهی از بازیگران یک فیلم جنگی پرهزینه، اجبارآ تبدیل به سربازهایی می شوند که تا قبل نقشش را بازی می کردند.

Through a series of freak occurrences, a group of actors shooting a big-budget war movie are forced to become the soldiers they are portraying.

5 دوست صمیمی که در کودکی عهد بسته بودند در تمامی کلاب های شهر ، مشروبات الکلی مصرف کنند، حالا در بزرگسالی قصد اجرایی کردن عهدشان را دارند اما هنگامی که به آخرین کلاب شهر یعنی " انتهای دنیا " می رسند، دنیا رو به فروپاشی می رود در حالی که این 5 نفر تنها امید بشر برای نجات پیدا کردن از این فاجعه هستند...

Five friends who reunite in an attempt to top their epic pub crawl from twenty years earlier unwittingly become humanity's only hope for survival.

زک از آسایشگاه فرار می کند تا به آرزوی خود را یعنی گرفتن کشتی ,جامه عمل بپوشاند.

Zak, a man with down syndrome, runs away from a residential nursing home to pursue his dream of becoming a wrestler. Later, he meets with an outlaw who becomes his friend and coach.

یک باستان شناس چینی بنام «جک» ( جکی چان ) رویاهایی مرموز از قرون گذشته می بیند که در آنجا او بعنوان یک جنگجوی بزرگ زندگی متفاوتی داشته است...

Archeologist Jack keeps having reoccurring dreams of a past life, where he is the great general Meng Yi, who is sworn to protect a princess named Ok-Soo. Jack decides to go investigate everything with his friend William.

«سام بالدوین» (هنکس) پس از مرگ همسر جوانش با پسر هشت ساله اش «جونا» (مالینجر) تنها می ماند. او برای آغاز یک زندگی نو از شیکاگو به سیاتل می رود. از سویی «آنی رید» (رایان) یک روزنامه نگار ساکن بالتیمور، وقتی صدای «سام» را از رادیو می شنود، ندیده و نشناخته، به او علاقه مند می شود و به سیاتل می رود ...

A recently widowed man's son calls a radio talk-show in an attempt to find his father a partner.

شان 29 سال دارد و یک زندگی کسل کننده را ازسرمی گذراند. لیز، نامزدش وی را ترک کرده و مادرش با مردی ازدواج کرده که وی او را دوست ندارد. او با اد، دوست وفادارش زندگی می کند. شان می خواهد زندگیش را درست کند تا لیز را بازگرداند. ناگهان مردگان از گور برمی خیزند و مثل زامبی‌ها شروع می کنند به آدم خواری. شان با کمک اد برای نجات مادرش و لیز می شتابد.

The uneventful, aimless lives of a London electronics salesman and his layabout roommate are disrupted by the zombie apocalypse.

«رزتا» (دوکن) با مادر الکلی، بی مسئولیت و نومیدش (یرنو) در یک کاروان کوچک و قراضه که نه توالتی دارد و نه آب لوله کشی، زندگی می کند. او آرزوی یک زندگی معمولی را دارد و می خواهد شهروند مفیدی برای جامعه باشد، اما از همین حداقل هم محروم است. تنها کسی که با «رزتا» احساس هم دردی می کند، «ریکه» (رونژیونه) است که در یک دکه ی تنقلات فروشی کار می کند و حقوق بخور و نمیری دارد....

Young and impulsive Rosetta lives with her alcoholic mother and, moved by despair, she will do anything to maintain a job.

بهاتر سینگ اهل پنجاب که در دستگیری قاچاقچیان مرزی با پلیس همکاری می کند قصد ازدواج با اینرو خواهر تی تی که معروفترین خلافکار شهر است را دارد. بهاتر سرعت عمل بالایی دارد و از قدرت بدنی زیادی برخوردار است و اینرو هم دختر زبل و با ذکاوتی است. اینرو عاشق یک خلافکار به نام آزاد است، قصد ازدواج با بهاتر را ندارد و وقتی بهاتر این موضوع را می فهمد...

A father who runs a marriage bureau believes that his son is a failure in life. In order to prove him wrong, his son takes on the task of finding a match for a gangster's sister.

یک تک تیرانداز نیروی دریایی هنگام سپری کردن تعطیلات با شورشی هایی که هتل محل اقامت او و همسرش را به دست گرفته اند برخورد می کند و...

While on vacation, an American Marine sniper takes on local rebels who have seized control of the island hotel resort where he and his wife, who is now a hostage for ransom, have been staying.