رسانه اینترنتی بیست موویز

ی جه‌ یون، سربازی است که به‌تازگی وارد خدمت شده و احساس نگرانی از آینده دارد. نامزد او، کانگ یونگ‌ جو، یک کارمند تازه‌کار است که در دوران دانشگاه به “الهه مهندسی” معروف بود. با شیوع ویروسی که انسان‌ها را به زامبی تبدیل می‌کند، آن‌ها تلاش می‌کنند در خیابان‌های خطرناک سئول که پر از زامبی‌هاست، به هم برسند.

A soldier faces a zombie outbreak during military service. His girlfriend, an engineer, navigates zombie-ridden Seoul. Both fight through the undead-infested city, striving to reunite amid the chaos.

یک مرد جوان باید ارباب تاریکی را که قصد دارد روشنایی روز را از بین ببرد و همینطور دختر مورد علاقه او را برباید، متوقف سازد...

A young man must stop the Lord of Darkness from destroying daylight and marrying the woman he loves.

«دوداس» (شاهرخ خان) پسر یک خانواده ثروتمند است که از دیرباز عاشق دختری بنام «پرواتی» بوده است، اما خانواده اش مانع ازدواج او با آن دختر شده اند. سرانجام دوداس برای تسکین دردش وارد مسیری برگشت ناپذیر می شود و سرنوشت او از دست او و همینطور خانواده اش خارج می شود...

After his wealthy family prohibits him from marrying the woman he is in love with, Devdas Mukherjee's life spirals further and further out of control as he takes up alcohol and a life of vice to numb the pain.

کمی بعد از اینکه پسر جوانی به مدرسه هنرهای رزمی می رود، دلباخته دختری می شود که خواستگار دارد.

A martial artist faces his biggest test when he has to travel to Bangkok to rescue the woman he loves from the clutches of his romantic rival.

در سال 1995، لیئا فورمن برای گذراندن تابستان نزد پدربزرگ و مادربزرگش می‌رود و با نسل جدیدی از جوانان در شهر پوینت پلیس، ویسکانسین آشنا می‌شود، در حالی که تحت نظر کیتی و نگاه سخت‌گیرانه رد است.

Now it's 1995, Leia Forman is visiting her grandparents for the summer where she bonds with a new generation of Point Place, WI, kids under the watchful eye of Kitty and the stern glare of Red.

ریچ آقای داشوود درگذشت و همسر دوم خود و سه دخترش را به دلیل قوانین وراثت فقیر کرد. دو دختر بزرگتر عنوان متضاد هستند.

Rich Mr. Dashwood dies, leaving his second wife and her three daughters poor by the rules of inheritance. The older two daughters are the title opposites.

دونگ جین، به خاطر می‌جونگ که از کودکی به او علاقه داشت و به “جادوگر” معروف بود، رشته آمار را انتخاب کرد. همیشه اتفاقات عجیب و غریبی در اطراف می‌جونگ رخ می‌داد، مثلا تمام پسرهایی که به او علاقه داشتند یا می‌مردند یا دچار حادثه می‌شدند. 10 سال پس از فارغ‌التحصیلی، دونگ جین تلاش می‌کند ثابت کند که حوادث ناخوشایند اطراف می‌جونگ تقصیر خودش نیست…

Park Mi Jeong, became a translator because of her excellent English skills. Despite her beauty, she led a solitary life, earning the nickname "witch" as men fell in love with her mysterious charm.

یک تاجر موفق به ایتالیا سفر می کند تا دختر خود را از هزینه کردن تمام پول خود برای بازگرداندن یک ویلا قدیمی جلوگیری کند ، اما ایتالیا برنامه های عاشقانه دیگری دارد.

A successful businessman travels to Italy to stop his daughter from spending all her money to restore an old villa, but Italy has other romantic plans.

داستانی از عشق و رازهایی که در ایستگاه فضایی روایت می‌شود؛ جایی که گونگ ریونگ، توریست فضایی و متخصص زنان با انگیزه‌ای پنهان، فرمانده ایو کیم را ملاقات می‌کند؛ فرمانده‌ای که به قوانین سخت‌گیرانه پایبند است و اولین مأموریت خود را انجام می‌دهد. در کنار آن‌ها کانگ گانگ سو، دانشمند بی‌خیالی که به کاوش در فضا پرداخته، و چوی گو یون، نامزد گونگ ریونگ و وارث توانمند بزرگ‌ترین گروه صنعتی کره حضور دارند.

A space station romantic comedy between space tourists and astronauts.

در حالی که یک قاتل سریالی زنان را در اپلیکیشن‌های دوستیابی هدف قرار می‌دهد، زنی علاقه‌مند به پرونده‌های جنایی واقعی باید کشف کند کدام یک از سه قرار ملاقاتش یک فرد بی‌مسئولیت، مناسب ازدواج، یا کسی است که قصد کشتن او را دارد.

As a serial killer targets women on dating apps, a true-crime junkie must figure out which of her three dates is a f-boy, marriage material, or is trying to kill her.