رسانه اینترنتی بیست موویز

یک سفینه ی فضایی هنگام پرواز آزمایشی ربوده می شود. «جیمز باند» (مور) در مأموریتش برای یافتن ردی از سفینه، متوجه یک مرکز تحقیقات فضایی می شود در می یابد که این مرکز در اصل پوششی برای اعمال خلاف نابغه ی خبیثی به نام «هوگو دراکس» است...

James Bond investigates the mid-air theft of a space shuttle, and discovers a plot to commit global genocide.

«جیمز باند» (مور) مأموریت پیدا می کند تا با «مستر بیگ» (کوتو) مبارزه کند. «مستر بیگ» قصد دارد اعتیاد به هرویین را گسترش بدهد و نیمکره ی غربی کره ی زمین را تحت اختیار خود درآورد...

James Bond is sent to stop a diabolically brilliant heroin magnate armed with a complex organisation and a reliable psychic tarot card reader.

یکی از سلاطین قاچاق مواد مخدر که به دام مأموران افتاده، پس از گریز، ترتیب یک حمله به عامل دستگیری اش را می دهد، که از دوستان «جیمز باند» (دالتن) است. «باند» نیز برای انتقام جویی به تعقیب او می پردازد و در نهایت امپراتوری اش را متلاشی می کند.

A vengeful James Bond goes rogue to infiltrate and take down the organization of a drug lord who has murdered his friend's new wife and left him near death.

میلیونری خبیث معروف به «گلدفینگر» (فروبه)، به همراه گروهی از تبهکاران بین المللی از جمله «پوسی گالور» (بلکمن)، با طرح نقشه ای هوشمندانه قصد سرقت خزانه ی طلای «فورت ناکس» را دارد. اما «جیمز باند» (کانری) موفق می شود نقشه های او را عقیم بگذارد...

While investigating a gold magnate's smuggling, James Bond uncovers a plot to contaminate the Fort Knox gold reserve.

یک ژنرال روس که دست در دست مافیای این کشور دارد، سلاحی سری موسوم به «چشم طلایی» را از سیستم ماهواره ی نظامی روسیه می دزدد. ربایندگان «چشم طلایی» با استفاده از توانایی های این ابزار سعی در گرفتن باجی کلان از جهانیان را دارند، تا این که «جیمز باند» (برازنان) به مصاف شان فرستاده می شود...

Years after a friend and fellow 00 agent is killed on a joint mission, a Russian crime syndicate steals a secret space-based weapons program known as "GoldenEye" and James Bond has to stop them from using it.

سازمان بین‏ المللى تبهكاران معروف به «اسپكتر» قصد پیدا کردن یک ماشین رمزگشایی روسی را دارد، و «جیمز باند» باید قبل از این سازمان، ماشین را پیدا کند. او در حالی که در یک رابطه عشقی با دختری روسی بنام «تاتیانا رومانوف» شده، به استانبول می رود و در همین حین مامورین سازمان اسپکتر نیز به دنبال او هستند...

James Bond willingly falls into an assassination plot involving a naive Russian beauty in order to retrieve a Soviet encryption device that was stolen by S.P.E.C.T.R.E.

« جیمز باند » ( كانرى ) براى تحقیق درباره‏ى قتل یكى از مأموران سازمان جاسوسى انگلستان به جاماییكا فرستاده مى‏ شود. در آن جا متوجه دخالت « دكتر نو » ( وایزمن ) مرد متنفذ و مرموز منطقه در این جریان و ارتباط او با سازمان تبهكارى بین‏ المللى « اسپكتر » مى‏ شود...

A resourceful British government agent seeks answers in a case involving the disappearance of a colleague and the disruption of the American space program.

«جیمز باند» (کانری) با پی گیری ماجرای قاچاق الماس در می یابد که دشمن دیرین، «بلوفلد» (گری) می خواهد با الماس، لیزر غول آسایی بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشینگتن را نشانه بگیرد...

A diamond smuggling investigation leads James Bond to Las Vegas, where he uncovers an evil plot involving a rich business tycoon.

کارخانه داری به نام «ماکس زورین» (واکن) قصد دارد تا با جاری ساختن آب دریا در گسل سن آندریاس و ایجاد زلزله، زمینه ی نابودی سیلیکان ولی کالیفرنیا را فراهم سازد. «جیمز باند» (مور) که مأموریتش جلوگیری از اقدامات «زورین» است سرانجام او را از بالای پل گلدن گیت به رودخانه ی سن فرانسیسکو می اندازد...

The recovery of a microchip off the body of a fellow agent leads James Bond to a mad industrialist who plans to create a worldwide microchip monopoly by destroying California's Silicon Valley.

زن نویسنده ای که به تازگی از شوهرش جدا شده است، به ایتالیا سفر کرده و ویلایی را خریداری می کند به امید اینکه تغییرات خوشایندی در زندگی اش ایجاد شود...

Frances Mayes is a San Francisco-based literature professor, literary reviewer and author, who is struggling in writing her latest book. Her outwardly perfect and stable life takes an unexpected turn when her husband files for divorce. He wants to marry the woman with whom he is having an affair. Frances supported her husband financially as he was writing his own book, and he sues her for alimony despite her financial difficulties. And he wants to keep the house. Frances eventually accepts her best friend Patti's offer of a vacation, a gay tour of Tuscany which Patti and her lesbian partner Grace originally purchased for themselves before Patti found out that she is pregnant. The gift is a means to escape dealing with the divorce, from which Patti feels Frances may never recover emotionally without some intervention. Feeling that Patti's assessment may be correct in that she has too much emotional baggage ever to return to San Francisco, Frances, while in Tuscany, impulsively ditches the tour to purchase an aged villa, which ends up being a fixer-upper. Frances has many obstacles in eking out a productive and happy life in her new surroundings, that happy life which she hopes will eventually include rediscovering romantic love. In a discussion with sympathetic real estate agent Signor Martini, Frances outlines what emotionally she wants to accomplish with the villa, despite none of those items in a substantive material sense currently being in her life. In response, Martini tells her the story of a set of railroad tracks that were laid between Vienna and Venice before an engine that could make the trek being built, a train which now regularly travels the route. The question becomes whether Frances, in going through the process, will be laying another Vienna to Venice track, and if so whether that end product emotionally will be exactly as she envisions.