رسانه اینترنتی بیست موویز

اگر دو نفر یکدیگر را دوست داشته باشند حتی پس از مرگ نیز یکی از آنها آن یکی را دوست دارد.

Two people who have loved each other, and continue to love each other, even after one of them dies.

بازی بیسبال تفریحی مردان بالغ در روز پایانی زمین مورد علاقه آنها قبل از تخریب، تا مسابقات اضافی ادامه دارد. طنز و نوستالژی با محو شدن نور روز در هم تنیده می شوند و پایان یک دوران را نشان می دهند.

Grown men's recreational baseball game stretches to extra innings on their beloved field's final day before demolition. Humor and nostalgia intertwine as daylight fades, signaling an era's end.

بامبینو و باوا در لاگوس با هم ملاقات می‌کنند و بلافاصله آن را به هم می‌زنند. در طول سفرهای طولانی خود در اطراف شهر، آنها علاقه عمیقی به یکدیگر پیدا می کنند. اما در جامعه ای که همجنس گرایی را تابو می داند، فشار هنجارهای اجتماعی را احساس می کنند.

Bambino and Bawa meet in Lagos and hit it off immediately. During their long trips around the city, they develop a deep affection for each other. But in a society which considers homosexuality taboo, they feel the pressure of social norms.

زنی سیاه پوش وقتی در حیاط جلوی خونه یه خانواده ظاهر میشه، هیچ کس نمی دونه اون از کجا اومده و چی می‌خواد یا چه زمانی قراره بره!

A mysterious woman repeatedly appears in a family's front yard, often delivering chilling warnings and unsettling messages, leaving them to question her identity, motives and the potential danger she might pose.

این فیلم درباره یک وقایع نگاری طولانی مدت ده ساله برای پیدا کردن و شکار رهبر گروهی تروریستی القاعده، اسامه بن لادن بعد از حملات سپتامبر 2001، و مرگ او به دستان نیروی دریایی امریکا در می سال 2011 می باشد...

در سال 1942 "جک سلیرس" سربازی بریتانیایی وارد اردوگاه زندانیان ژاپنی می شود.اردوگاه توسط "یونوی" که اعتقاد محکمی به نظم،شرافت و افتخار دارد اداره می شود.به اعتقاد او زندانیان متفقین که تسلیم شدن را در عوض خودکشی انتخاب می کنند ترسو هستند.یکی از زندانیان که مترجم است تلاش می کند طرز فکر ژاپنیها را توضیح دهد اما به عنوان خیانتکار شناخته می شود...

ژولیت که تنها بازمانده‎ی یک منطقه‎ی در حال نابودی می‎باشد ، اکنون در مهلکه‎ای ترسناک گیر افتاده است. او می‎بایست با موجودی عجیب و غریب که فقط شب‎ها بیرون می‎آید مبارزه کند …

چهار انگلیسی احمق برای انجام یک عملیات تروریستی آماده می شوند، تا رعب و وحشت را در میان مردم ایجاد کنند...

دو افسر پلیس تلاش می کنند تا رسوایی بزرگی را که درون پلیس نیویورک به وجود آمده بپوشانند...

سه روزنامه‌نگار فرانسوی در سال ۱۹۷۸، پس از دعوت رژیم خمرهای سرخ، به کامبوج سفر کردند و ماجراجویی خطرناکی را آغاز کردند.

Three French journalists travel to Cambodia in 1978 after receiving an invitation from the Khmer Rouge regime, embarking on a perilous adventure.