رسانه اینترنتی بیست موویز

داستان تاجری که در راه بازگشت به خانه‌اش، درگیر یک توطئه‌ی جنایی می‌شود.

A businessman is caught up in a criminal conspiracy during his daily commute home.

پرونده ناراحت‌کننده زباله‌های سمی در میدلندز شرقی که در آن سه مادر برای برقراری عدالت برای کودکانی که در کوربی با عیوب مادرزادی به دنیا آمده‌اند، مبارزه می‌کنند.

The tragic toxic waste case in the East Midlands and three mothers fighting for the justice for the rates of upper limb defects in babies born in Corby were subsequently found to be three times higher than those of children born.

داستان جوانی به نام "کول کارتر" که آرزو دارد یک روز بتواند در هالیوود تبدیل به یک دی جی بزرگ شود. او روزها و شب هایش را با دوستانش می گذراند تا اینکه بخت به او روی می آورد و...

Caught between a forbidden romance and the expectations of his friends, aspiring DJ Cole Carter attempts to find the path in life that leads to fame and fortune.

داستان سریال خلاصه‌ی مختصری از زندگی عیسی مسیح به روایتی از انجیل می باشد...

A reverent depiction of the life of Christ using the Gospel accounts.

در یک دهکده بادخیز و مستعد ماهیگیری ، مادری میان محافظت از پسر محبوبش و احساس حق و ناحق گیر افتاده است

In a windswept fishing village, a mother is torn between protecting her beloved son and her own sense of right and wrong.

گروهی از بیگانگان با یک انسان در مورد قدرت انجام هرکاری مشورت میکنند.

A group of eccentric aliens confer a human being with the power to do absolutely anything.

وقتی مادر «میا ترموپلیس» (هاتاوی) اعلام می کند که پدر مرحومش، در حقیقت شاهزاده و صاحب تاج و تخت کشور کوچک اروپایی، «جنوویا»، بوده، در زندگی «میا» تغییر و تحول اساسی به وجود می آید: حالا «میا» تنها وارث آن تاج و تخت است و مادربزرگش، «ملکه کلاریس رینالدی» (اندروز) می خواهد آداب و رسوم اشرافی را به آن دخترک ناشی بیاموزد.

Mia Thermopolis has just found out that she is the heir apparent to the throne of Genovia. With her friends Lilly and Michael Moscovitz in tow, she tries to navigate through the rest of her 16th year.

در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام (رالف فاینز) دچار حادثه می‌شود و در شمال آفریقا سقوط می‌کند. او که به سبب زخم‌های هولناک و شوک روانی نام خود و گذشته اش را به یاد نمی آورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده می‌شود. در آنجا پرستاری به نام «هانا» (ژولیت بینوش) با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت می‌کند...

At the close of WWII, a young nurse tends to a badly-burned plane crash victim. His past is shown in flashbacks, revealing an involvement in a fateful love affair.

یک قاتل قراردادی را که با پایان کار خود روبرو است ، دنبال می کند که وقتی شرکت او را به آموزش میدانی ژنرال Z تازه وارد می کند ، هیجان زده می شود: Wihlborg ، یک قاتل بدخواه با نگرش.

Follows a contract killer facing the end of his career who is thrilled when The Company pulls him back into the field training Gen Z newcomer: Wihlborg, a prodigy assassin with an attitude.

ثروت حزقیا و الک ، دو بهترین دوست تازه وارد جامائیکا. آنها برای بقا در گلدان های ذوب خشونت آمیز انتهای شرقی ویکتوریا لندن ، در برابر شکر گودسون ، یک بوکسور جانباز خطرناک و جانباز قرار می گیرند.

The fortunes of Hezekiah and Alec, two best friends newly arrived from Jamaica. Fighting for survival in the violent melting pot of Victorian London's East End, they come up against Sugar Goodson, a dangerous, veteran boxer.