رسانه اینترنتی بیست موویز

یک تصادف وحشتناک قبل از وقوع در بزرگراه به «کیمبرلی» الهام می شود، و او بزرگراه را می بندد و جان چند نفر را از این حادثه نجات می دهد. اما مدتی بعد افراد نجات یافته بصورت مرموزی یکی یکی می میرند، و حالا کیمبرلی باید قبل از اینکه نوبت خودش فرا برسد، جلوی این ماجرا را بگیرد.

When Kimberly has a violent premonition of a highway pileup she blocks the freeway, keeping a few others meant to die, safe...Or are they? The survivors mysteriously start dying and it's up to Kimberly to stop it before she's next.

یک پسر نوجوان که قصد مسافرت با هواپیما دارد، بعد از دیدن یک رویای وحشتناک که در آن خود و دوستانش در سانحه هواپیما کشته می شوند، همراه دوستانش از هواپیما پیاده می شود و هواپیما همانطور که در رویا دیده ، دچار مشکل شده و سقوط می کند. اما طولی نمی کشد که آن‌ها در میابند مرگ برای تک تک آن‌ها برنامه‌ای چیده است...

After a teenager has a terrifying vision of him and his friends dying in a plane crash, he prevents the accident only to have Death hunt them down, one by one.

پسر یک واعظ مجبور می شود در یک برنامه همجنس گرایان مورد حمایت کلیسا شرکت کند.

The son of a Baptist preacher is forced to participate in a church-supported gay conversion program.

یک قمار باز شکست خورده در ابتدا برای خوشگذرانی با زنی بنام "الیوت" رابطه برقرار می کند اما پس از سفری غیرمنتظره به تیجوانا، بدهی زیادی بالا می آورد و...

A down on his luck gambler links up with free spirit Elliot Gould at first to have some fun on, but...

صاحب یک رستوران در میامی، رقابتی را ترتیب میدهد تا بفهمد که کدام پیشخدمت میتواند پول بیشتری را در یک شب بدست آورد...

The owner of a Miami restaurant indebted to the mob institutes a contest to see what waiter can earn the most money in one night.

وقتی مادر «میا ترموپلیس» (هاتاوی) اعلام می کند که پدر مرحومش، در حقیقت شاهزاده و صاحب تاج و تخت کشور کوچک اروپایی، «جنوویا»، بوده، در زندگی «میا» تغییر و تحول اساسی به وجود می آید: حالا «میا» تنها وارث آن تاج و تخت است و مادربزرگش، «ملکه کلاریس رینالدی» (اندروز) می خواهد آداب و رسوم اشرافی را به آن دخترک ناشی بیاموزد.

Mia Thermopolis has just found out that she is the heir apparent to the throne of Genovia. With her friends Lilly and Michael Moscovitz in tow, she tries to navigate through the rest of her 16th year.

جوی وماک ، رقصنده باله آمریکایی ، در آکادمی باله بولشوی بدنام مسکو ، با رویای تبدیل شدن به یک بالری عالی ، پذیرفته می شود.

American ballet dancer Joy Womack is accepted into Moscow's infamously tough Bolshoi Ballet Academy, with the dream of becoming a great ballerina.

پرتره ای از یک شخصیت سیاسی نیرومند ، که از جنبه های متضاد یک ستمگر آهن و مردی که از ترس خالی از سکنه است ، پرده برداشت.

A portrait of a formidable political figure, unraveling the contrasting facets of an iron-fisted tyrant and a man haunted by fear.

داستان فیلم The Gambler در خصوص فردی به نام اکسل فرید می‌باشد. وی استاد ادبیات است. فرید به قمار، اعتیاد دارد. زمانی که تمام پولش را در قمار می‌بازد، تصمیم می‌گیرد که از مادر و دوست دختر خود پول قرض بگیرد. با وجود تمام مشکلاتی که قمار برای اکسل به وجود آورده، وی نمی‌تواند دست از قمار بردارد و همین موضوع سبب می‌شود که ...

Axel Freed is a literature professor. He has the gambling vice. When he has lost all of his money, he borrows from his girlfriend, then his mother, and finally some bad guys that chase him. Despite all of this, he cannot stop gambling.

در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام (رالف فاینز) دچار حادثه می‌شود و در شمال آفریقا سقوط می‌کند. او که به سبب زخم‌های هولناک و شوک روانی نام خود و گذشته اش را به یاد نمی آورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده می‌شود. در آنجا پرستاری به نام «هانا» (ژولیت بینوش) با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت می‌کند...

At the close of WWII, a young nurse tends to a badly-burned plane crash victim. His past is shown in flashbacks, revealing an involvement in a fateful love affair.