رسانه اینترنتی بیست موویز

شش نوار خون‌ریزی وحشت را در یک منظره علمی تخیلی الهام گرفته از جهنم رها می‌کنند و مرزهای ترس و تعلیق را جابجا می‌کنند.

Six bloodcurdling tapes unleash horror in a sci-fi inspired hellscape, pushing the boundaries of fear and suspense.

بر اساس یک داستان واقعی، زندانیان یک کمپ کار اجباری در اتحاد جماهیر شوروی دست به فرار می زنند و یک سفر خیانت آمیز را آغاز می کنند. آنها هزاران مایل از خاک دشمن را پیاده طی می کنند و ...

Siberian gulag escapees travel four thousand miles by foot to freedom in India.

این فیلم داستان هفت نفر را روایت می کند که بر اثر اتهامات مختلفی در حال محاکمه شدن هستند. این اتهامات همگی مربوط به شورش مراسم ملی دموکراتیک سال هزار و نهصد و شصت و هشت در شیکاگوی ایلینویز می باشد.

The story of 7 people on trial stemming from various charges surrounding the uprising at the 1968 Democratic National Convention in Chicago, Illinois.

زک از آسایشگاه فرار می کند تا به آرزوی خود را یعنی گرفتن کشتی ,جامه عمل بپوشاند.

Zak, a man with down syndrome, runs away from a residential nursing home to pursue his dream of becoming a wrestler. Later, he meets with an outlaw who becomes his friend and coach.

داستان وکیلی موفق که برای مراسم خاکسپاری مادرش به زادگاهش باز می گردد، اما متوجه می شود که پدرش یعنی بهترین قاضی شهر برای یک قتل مجرم شناخته شده است.

Big-city lawyer Hank Palmer returns to his childhood home where his father, the town's judge, is suspected of murder. Hank sets out to discover the truth; along the way he reconnects with his estranged family.

داستان مردم شهری به اسم کانترویل که متوجه میشوند توسط گروهی از زامبی ها محاصره شده اند.

The focus is on the sleepy small town of Centerville where the dead become undead.

«برنان هاف» مرد سی و نه ساله ای است که کار مشخصی ندارد و با مادرش، «نانسی» زندگی می کند. «دیل دابک» نیز مرد چهل ساله ای بیکار است و با پدرش، «رابرت» زندگی می کند. زمانی که رابرت و نانسی ازدواج می کنند، برنان و دیل به ناچار هم خانه می شوند و از همان ابتدا اختلاف میان آن دو آغاز می شود...

Two aimless middle-aged losers still living at home are forced against their will to become roommates when their parents marry.

«سام بالدوین» (هنکس) پس از مرگ همسر جوانش با پسر هشت ساله اش «جونا» (مالینجر) تنها می ماند. او برای آغاز یک زندگی نو از شیکاگو به سیاتل می رود. از سویی «آنی رید» (رایان) یک روزنامه نگار ساکن بالتیمور، وقتی صدای «سام» را از رادیو می شنود، ندیده و نشناخته، به او علاقه مند می شود و به سیاتل می رود ...

A recently widowed man's son calls a radio talk-show in an attempt to find his father a partner.

شان 29 سال دارد و یک زندگی کسل کننده را ازسرمی گذراند. لیز، نامزدش وی را ترک کرده و مادرش با مردی ازدواج کرده که وی او را دوست ندارد. او با اد، دوست وفادارش زندگی می کند. شان می خواهد زندگیش را درست کند تا لیز را بازگرداند. ناگهان مردگان از گور برمی خیزند و مثل زامبی‌ها شروع می کنند به آدم خواری. شان با کمک اد برای نجات مادرش و لیز می شتابد.

The uneventful, aimless lives of a London electronics salesman and his layabout roommate are disrupted by the zombie apocalypse.

كاترین (مور) و دیوید (نسون ) زوج خوشبختی هستند كه یک پسر با استعداد هم دارند. همه چیز خوب پیش میرود تا زمانی كه دیوید هواپیمای خود را از دست میدهد, برای برگشتن به خانه و همچنین مراسم تولد سورپرایز كننده ای را كه همسرش تدارك دیده از دست میدهد ، از همین جا همسرش به او شك میكند و تصمیم میگیرد تا دیوید را با یک آزمایش سخت بیازماید و تا اینكه…

Suspecting her husband of infidelity, gynecologist Dr. Catherine Stewart hires an escort named Chloe in order to test his faithfulness. Soon, the relationships between all three intensify.