دبیرستان دولتی چیدوری و آکادمی خصوصی دخترانه کیکیو با وجود مجاورت در کنار یکدیگر، در دو دنیای کاملاً متفاوت قرار دارند. درحالی که آکادمی کیکیو شهرتی بی‌نقص و دانش‌آموزانی نجیب دارد، دبیرستان چیدوری لانه‌ی دانش‌آموزانی لات و احمق محسوب می‌شود. همه‌ی دانش‌آموزان کیکیو از همسایگانشان در چیدوری نفرت عمیقی دارند. رینتارو سوموگی، دانش‌آموز ۱۶ سالۀ چیدوری چهره‌ای ترسناک دارد که باعث می‌شود دیگران از او دوری کنند. اما او به این موضوع اهمیت نمی‌دهد زیرا همراه دوستانش احساس رضایت می‌کند. هرچند رازی را از دوستانش مخفی کرده: او گاهی در شیرینی‌فروشی خانواده‌اش کمک می‌کند. روزی در محل کار مشتری‌ای را پشت میز می‌بیند، اما آن دختر پیش از صحبت فرار می‌کند. فردای آن روز کائوروکو واگوری همراه با عذرخواهی توضیح می‌دهد که فرارش به خاطر ظاهر رینتارو نبوده، و معتقد است رینتارو در باطن فردی مهربان است. گرچه او به شخصیت پرانرژی کائوروکو عادت ندارد، اما مشتاق دوستی با اوست. اما یک مانع وجود دارد: کائوروکو دانش‌آموز آکادمی کیکیو است!